- ۰۷ مهر ۹۶ ، ۱۱:۴۵
- ۰ نظر
هر موضوعی و بهخصوص هر رشتهی تخصصی یک متن دارد و یک فرامتن. معمولاً متن را در دانشگاهها، محافل رسمی، رسانهها و کلاً در جمع و عموم میبینیم، اما فرامتن ویژهی گعدههای خصوصی، گپهای دونفره و خلوتهای درونی هر شخص است!
از آنجایی که دانشگاهها غالباً به تولید صنعتی دانشجو دست میزنند و هر سال به دنبال تولید اِن نفر دانشجوی یکشکل هستند، همه (اعم از استاد و شاگرد) در متن مانده و هیچکدام نمیتوانند فرامتن ویژهی خود را از آن درک یا حتی تولید کنند. این دیکتاتوری پنهان در نظام آکادمیک یا حتی بازآر حرفهای که اجازهی عرض اندام یا مطرح شدن را به درکهای شخصی و انسانی هر فرد از زمینهی تخصصیاش نمیدهد، فرصتسوز و ظرفیتسوز است، افراد را دلزده میکند و نظام ماشینی را جایگزین نظام انسانی دنیای ما میکند (کرده است).
از طرف دیگر، در دنیا مرسوم است که افراد با تخصصهای گوناگون، در فرآیند تحصیل یا پروژه یا کار مستمرشان به ثبت گاهبهگاه تجربیات و درکهایشان میپردازند. این تولید محتوا که در دنیای امروز غالباً وِبی و به سادهگی انجام میشود، معمولاً در قالب بلاگهای شخصی یا تیمی است که در آن معرفی پروژهها، فعالیتهای روزانه و گاهی دورهمیها و روزمرههای افراد مطرح میشود. این بلاگها تاریخ آن فرد یا گروه را مستند میکند، آنها را مرجع محتوایی رشتهی تخصصیشان میکند، و البته پل ارتباطی آنها با انبوه مخاطبانی میشود که مشتری خبرها و آموختههای آنها هستند.
من در این بلاگ به دو دلیل بالا، از فضای رشتهام، از درک و تجربهام در آن خواهم نوشت. اکنون که مهر ماه ۱۳۹۶ است من بهواسطهی فضای دانشگاهی شروع به نوشتن در این بلاگ کردهام و احتمالاً در دو سال دانشجویی بیشتر نوشتهها رنگوبوی آکادمیک و تئوری به خود بگیرد، اما اگر عمری بود و کار و حرفهام در همین زمینه ادامه پیدا کرد، قصد دارم به طور مستمر به روزش کنم و تا هر وقت که بشود آزادگی علمی و تخصصی را در این فضا ترویج دهم؛ که فرمود:
«ان لم تکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم»!